رابطه مجلس جدید با دولت روحانی زیر ذره بین
به گزارش بانه مارکت، در حالی که کمتر از یک ماه دیگر به افتتاح یازدهمین دوره مجلس مانده است رابطه میان این دوره مجلس با دولت حسن روحانی آن هم در یک سال مانده از عمر آن سناریوهای متعددی از تضاد و طرح عدم کفایت رئیس جمهور تا تعامل دو جانبه را پیش کشیده است. از این رو برآن شدیم تا چگونگی رابطه مجلس یازدهم با دولت روحانی آن هم در یک سال باقی مانده از حیات دولت را در تبادل نظر با امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه آنالیز کنیم.
پیش بینی شما از رابطه دولت آقای روحانی و مجلس یازدهم در یک سال آخر دولت روحانی چیست و تنش های بین این دو بیشتر حول چه مسائلی شکل می گیرد؟
گرچه پیش بینی روابط این دو مشکل است اما با توجه به فهرست نمایندگان این مجلس و اظهارات برخی از آنان و همچنین اصول گرایان به نظر می رسد نمایندگان مجلس یازدهم، شمشیرشان را برای دولت از رو بسته اند و از حالا هم در مخالفت با دولت صحبت هایی می نمایند که مثلا صحت آمار را به چالش می کشند. مهمترین مسئله در چالش این دو، بیکاری و تبعات کرونا به ویژه در حیطه اقتصاد است. یعنی برای کیفیت بازسازی و امکاناتی که بتواند دولت را در این باره تجهیز کند اختلاف پیدا می نمایند. بالاخره نمایندگان مجلس می خواهند دولت به گونه ای رفتار بکند که دلخواه آنان است.
دو مسئله کرونا و بیکاری خیلی مهم هستند. از الان صحبت از بیکاری 17-18 درصد جمعیت فعال است و تامین معیشت آن ها و بودجه رسیدگی به این مسائل از مسائلی است که دولت با مجلس حول آن درگیر می شوند. در واقع برآوردن نیازهای مردم بخصوص پس از کرونا یکی از چالش های جدی دولت و مجلس را شکل می دهد.
با توجه به مانوری که مجلس یازدهم حول تیم مالی خود می دهد آیا این دانش مالی نمایندگان باعث می شود نخستین تنگنای دولت و مجلس، مالی باشد یا فضای حاکم بر کشور آنها را در این راستا پیش می برد؟
ساختار مالی و و سیاست زدگی مالی در این باره نقش دارد. در واقع تصمیم گیرندگان در سطوح بالا، اصول اقتصاد را سیاسی کردند. مسئله از درون خراب است و نماینده کاری نمی تواند بکند. نماینده مطیع سیستم است. اجزا و عناصر سیستم نیز اعمال نفوذها، رانت ها و رشوه ها و مسایلی اینچنین است. ما با ورود افرادی مواجهیم که در امور مالی صلاحیت ندارند و نمی توانند کاری را پیش ببرند. بنابراین نمایندگان ولو این که اقتصاددان باشند کاری نمی توانند بنمایند. مگر اقتصاددان ها در دولت یا در مجلس دهم نبودند. مسئله ما روابط و تعاملات است. مسئله به نمایندگان ربط ندارد و کل سیستم در این باره نقش دارد.
بنابراین هر چقدر هم بهترین اقتصاددان ها در مجلس یازدهم باشند کاری پیش نمی برند. نظریات مالی وجود دارد ولی دخالت ها و سیاست زدگی مالی مشکل دیگری است که باعث می شود تا چالشی جدی ایجاد شود. اقتصاد سیاست زده است و به خاطر همین سیاست زدگی اقتصاد است که مجلس یازدهم درواقع دچار چالش مالی با دولت می شود. بحث بر سر این است که به خاطر سیاست زدگی اقتصاد و این که اقتصاد جذاب است نمایندگان برای ورود به چالش با دولت، از اقتصاد آغاز می نمایند. چون پس از شیوع کرونا، صحبت از بحران عظیم و جهانی اقتصاد است که پیش از آن در سال های 1929 تا 1933 آمریکا و کشورهای اروپایی را نیز فرا گرفت.
در این بحران، نه تنها آمریکا فرو ریخت و خیلی از سرمایه داران و بازاریان خودکشی کردند بلکه در کشورهای دیگر تأثیر گذاشت. حالا پس از سال ها صحبت از بحران عظیم و طرح مارشال است که یادآور یاری آمریکا به اقتصاد فرویخته کشورهای اروپایی است. پس مجلس یازدهم نیز ناگزیر از چالش مالی با دولت است اما پرسش اینجاست که آیا دولت نمی خواهد بیکاری را برطرف کند؟ آیا دولت نمی خواهد مردم در رفاه باشد؟ اما سیستم گرفتاری دارد و همین موجب فراوری فساد بیشتر است، در نتیجه مشکل نظارت و کنترل بر نظارت است که ضعیف است و موجب دخالت و اعمال نفوذها و روابط و رانت های فسادآور می شود. از این رو، هرچند وجود اقتصاددانان و آشنا بودن به نظریات عظیم مالی در مجلس ضروری است اما کافی نیست.
اصلاً در شرایطی که الیگارشی های متعدد با ضعف و قوای متفاوت درون جامعه دخالت می نمایند مجلس چه می تواند بکند. مثلا در مسئله واردات ناصحیح که در مجلس طرح شد و قوه قضاییه هم آن را بیان کرد دولت چکار کرد. مجلس چه توانست بکند؟ درواقع اقتصاددان ها و بهترین نظریه پردازان را هم در مجلس بیاورند اما چون اقتصاد ما سیاست زده است آموزش و پرورش ما سیاست زده است همه چیز ما سیاست زده است نمی توانند کاری از پیش ببرند.
به نظر شما این که چه کسی رئیس مجلس بشود در رابطه بین دولت و مجلس مؤثر است؟ این که قالیباف باشد یا زاکانی و نادران آیا تاثیر دارد؟
نمی توان پیش بینی کرد اما رئیس مجلس باید به کل امور مشرف باشد آیا الیاس نادران یا آقای قالیباف این طور هستند. آقای قالیباف، یک افسر بوده است یک افسر که حالا در نیروی انتظامی یا حتی شهرداری هم خوب عمل نموده است اما آیا می تواند در مقابله با اقتصاددانان نظر بدهد؟ دستگاه شهرداری و دستگاه نظامی که برای یک شهر یا یک نهاد خاص و برای استانی خاص است با ریاست مجلس فرق دارد. اینجا مسئله کل مملکت است.
آیا در رابطه با دولت هم تأثیرگذار است؟
شکی نیست که تاثیرگذار است آقای قالیباف بشود یک گونه رفتار می نماید آقای نادران گونه ای دیگری رفتار خواهد نمود و دیگری به یک گونه متفاوت.
برخی از سناریوهای احتمالی درباره رابطه مجلس یازدهم با دولت از تنش جدی در حد استیضاح ریاست جمهوری و طرح عدم کفایت یا وزیران شما چیست؟
من چنین نظری ندارم. برای این که برکنار کردن رئیس جمهور آن هم برای یک سال دیگر را نه رهبری اجازه می دهند و نه مناسب اوضاع و احوال و شرایط اجتماعی و سیاسی کشور است. این ها بیشتر شایعه است. به نظر من، در نظام جمهوری افراد باید مختلف فکر بنمایند این اختلاف باید وجود داشته باشد اما نباید به حد پارگی و گسستگی برسد. مثلاً ما می بینیم نقدها از ترامپ زیاد می شود و رئیس حزب دموکرات از رئیس جمهور انتقاد می نماید اما ترامپ نمی تواند او را برکنار کند. چون از خصوصیات یک جامعه آزاد این است که افراد متفاوت از هم فکر بنمایند. آیا این فروپاشی است؛ نخیر؛ چون قانون و قانون اساسی و قانون حاکمیت دارد بنابراین این ذات دموکراسی است که به اصطلاح پلورالیستی فکر می نماید و چندگانگی فکری دارد و از دگماتیسم فکری و یک بعدی نگری به دور است.
از سویی هم، مجلس جای بحث، اختلاف و اظهارنظر است، مجلس جای تضاد و مخالفت است و قرار نیست هرچه مجلس یا دولت می گوید دیگری تأیید کند. مجلس جای اظهار نظرات است. اما در ایران، قدرت مجلس آنقدر زیاد نیست که بتواند به دولت دستور بدهد و دردی بر دامان دولت بنشاند. این مجلس همانند مجلس های گذشته خواهد بود و به دلیل اهمیت وجهه بین المللی سعی نخواهد نمود تنش جدی ایجاد کند.
نمایندگان مجلس یازدهم بر جوان بودن و انقلابی بودن این مجلس تأکید دارند آیا این دو به معنای تنش در حوزه برخی مسایل و اولویت ها نیست؟از سویی هم مجلس یازدهم از نظر میانگین سنی از دولت جوانتر است این خود تنش زا نیست؟
می تواند تاثیر بگذارد، بالاخره جوان درد جوان را بهتر می فهمد و می تواند موثر باشد. از سویی دولت میانگین سنی بالایی دارد و میانگین سنی مجلس جوانتر است این شکاف سنی میان دولت و مجلس می تواند موثر و حتی تنش زا باشد. اگر جوانی نمایندگان موجب شود تا مسائل جوانان از جمله بیکاری، طلاق و دیگر مسایل آنان وارد اولویت کار مجلس شود شاید چالش ایجاد شود. نمایندگان باید بتوانند جوانان را بهتر درک نمایند تا بتوانند این اولویت ها را پیش ببرند. شاید به دلیل الویت های این گونه تنش ایجاد شود.اما مهم این است ادراکی فکر نمایند. مدیران امروز باید ادراکی فکر نمایند. یعنی احساسی نیندیشند. انقلابی بودن نیز شعار دیگر دولت یازدهم مجلس است که موجب چالش دیگر حول سیاست خارجی می تواند شود.
اما مهم در این زمینه، استقلال قوه مقننه است. ایرادی ندارد دولت و مجلس با هم تضاد داشته باشند ولی باز تکرار می کنم باید مهارت ادراکی داشته باشند یعنی جوانب حرفی که را می زنند بسنجند و بر مبنای مطالعه و تحقیق اظهار نظر نمایند نه اینکه تحت تاثیر گروه ها یا منافع خود به اظهار نظر بپردازند. در کل مدرس یا مصدق گونه باشند. جوانان باید پرورده شده باشند و بر اساس روابط انتخاب نشده باشند و باید زیردست مجربین رشد نموده باشند؛ همانگونه که در ژاپن امروز صحبت از مدیریت وراثتی است یعنی مدیر جدید زیر دست مدیران ماهر می آموزد به تدریج بالا می آید. به قول سنایی که سال ها باید که یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل شود در بدخشان یا عقیق اندر یمن.البته جوانان انقلابی هستند و این به معنای تنوع طلبی، خلاقیت ونوسازی باید تقویت شود.
منبع: فرارو